مهدیه زهرا خانوم زیارتت قبول
خوشگل مامان بعد سفر شمال ،نوبت به مشهد رسید. مهدیه زهرا آماده سفر،تو چمدان چند بار خواسته بودیم بریم ولی آقا نمی طلبید،بالاخره رفتیم مشهد،اولش تو قطار بی تابی کردی و انقدر رات بردم که خوابیدی،اونجا هم یکم بهونه میگرفتی ولی دخمل خوبی بودی،دو بار هم با بابایی رفتی زیارت و دستت به ضریح امام رضا(ع) رسید. مهدیه زهرا تو حرم امام رضا خوابیده روز اول رفتیم و ازت عکس انداختیم،دوست داشتم بال داشته باشی ولی نشد،از عکس راضی نبودم ولی در حد یادگاری خوبه . اونجا همه میخواستن باهات بازی کنند و حرف بزنن ولی تو غریبی میکردی و صورتتو میچسبوندی به شونه منو گریه میکردی،جالب اینجاست که دوباره نگاهشون میکردی دوباره تا...
نویسنده :
یاس نقره ای
17:05